وطندار سیاسی-اجتماعی-ادبی | ||
ان للحسینمحبة مکنونة فی قلوب المومنین ) اگر در دلی ایمان باشد ،نمیتواندحسین رادوست نداشته باشد( حسین جان! ازتو ما را سخنی در دل هست و غمی جانکاه در سینه، خوش ترین اخبار و شیرین ترین وقایع ، شادی آورترین حوادث ، نغزترین گفتار، نتوان خندهای را برلبهای ما جاری سازد. چگونه است که وقتی نام تو را میشنویم دلها مکدر، چشمها گریان، غمهای عالم بر سرما سایه میاندازد و صدای فریاد اطفال بیگناه تو برگوشهای ما طنین انداز میگردد. مگر نه این است که با ولادت تو، عشق قد علم کرد، شهامت و شجاعت رنگ گرفت، ایثار و فداکاری و شهادت معنا پیدا کرد؟مگر نه این است که ریختن خون در راه دفاع از دین، مذهب، ناموس و میهن آبرو گرفت. پس چرا هنگام شنیدن خبر ولادت تو بغض گلوی ما را میفشارد؟ چرا روز ولادت تو اشک چشمهای ما را نوازش میدهد؟ مگر نه این است که از تو ما را حدیث در دل و غمی در سینه است؟ مگر نه این است که یاد تو، اشک طوفان میکند غمها موج میگردد و به تلاطم میافتد؟ مگر نه این که رسول خدا(ص) هنگام پا نهادن تو، به عرصهای گیتی گلویت را بویید و اشکهایش صورتت را نوازش داد و طراوتی بخشید؟ مگر نه این است که علی(ع) رو به آسمان کرد غوغای درونیش را چنین بیان نمود: ههنا مناخ رکابهم و موضع رحالهم و ههنا مهراق دمائهم فتیة من آل محمد...، اینجاست قتلگاه یاران، خاندان و فرزندان محمد(ص) اینجاست راز و نیاز عارفانه و نالههای جانسوز عاشقان خدا، اینجاست که خون خاندان پیامبر(ص) بر پیشانی خاک جاودان میگردد. اینجاست که فریاد (الهی رضا برضاک) سینه آسمان را میشکافد و به رضایت معشوق،جان میسپارد و آسمان از این فریاد درد آلود میشکند و زمین به خود میلرزد. مگر این همان مکانی نیست که صدای روح خدا به هل من ناصر ینصرنی طنین انداز شد؟ و کسی توان پیوستن به این کاروان را نداشت. ؟ مگر این همان مکانی نیست که ضجههای اطفال و کودکان خاندان محمد(ص) سینهی آسمان را شکافت؟ مگر این همان مکانی نیست که سرهای بیتن در فضای آسمان به پرواز در آمده بود؟ مگر این همان مکانی نیست که زنهای حرم را بر شتران برهنه به اسارت بردند؟ و با سنگ و چوب هلهله و پذیرایی کردند؟ آقا! مولا! حسین جان, اگر ما در این دیار زندهایم برای این است که تو روزگاری در این دیار نفس کشیدهای و ما از آن جهت در دنیای بیوفا زندهایم که تو روزگاری درآن درنگ کردهای و ما بر آن خاک سجده میکنیم که روزگاری خون تو در آن ریخته شد و به این خاطر زنده ایم که تو ما را هدایت کردهای بنا براین رفتار ما ، قیام ما، مرگ ما زندگی ما، اندیشه ما و احساس ما از تو معنا میگیرد. ما اگر دراین دنیای پر درد و رنج سر بردیار غربت نهادیم و آوارگی زنان و کودکان خود را با اشک چشم بدرقه میکنیم و ظلم نمیپذیریم، دنباله روی تو و کلام خدای توایم (قالْوَاْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا) الموت اولی من رکوب العار و العار اولی من دخول النار، مرا عار آید از این زندگی که سالار باشم کنم بندگی و صدای شیوای تو غوغایی در درون ما ایجاد کرده که جز با یاد تو و کلام خدای تو آرامش نمییابد. ( أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) و یاد کلام خدای تو نوازش دهنده قلب ماست. درس آزادى به دنیا داد رفتار حسین بذر همت در جهان افشاند، افکار حسین گر ندارى دین به عالم، لااقل آزاده باش این کلام نغز مىباشد ز گفتار حسین مرگ با عزت ز عیش در مذلت بهتر است نغمهاى مىباشد از لعل درّ بار حسین برچسبها: [ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 11:36 عصر ] [ کریمی ]
غزنی 24 حمل بعنوان مرکز فرهنگی جهان اسلام نامگذاری شد. نماینده سازمان فرهنگی، علمی و آموزشی کنفرانس اسلامی بطور رسمی این لقب را به ولایت غزنی اعطا کرد و در این مراسم تعدادی از نمایندگان کشورهای اسلامی شامل وزیران و سفرای آنها شرکت کردند و رییس جمهور نیز در پیامی بر پاسداری از فرهنگ گذشته غزنی تاکید کرد و باز شناسی این ولایت را یک ضرورت دانست. http://karimi2.persiangig.com/2.jpg با وجود این که از کشورهای جهان در جشن غزنی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام از سوی یونسکو، شرکت کرده بودند؛ ولی رئیس جمهور افغانستان و معاونین ایشان در این جشن شرکت نکرده بودند.! سخن در این است که آیا جشن برگزار شده مطابق خواستهای مردم اجرا شد یانه؟ مردم به این باور بودند که ریئس جمهور و کابینه ی وی در این مراسم شرکت می کنند، نیامدن وی در این مراسم، مردم را بسیار نگران و ناراحت نکردند؟. آیا این شرکت نکردن وی را به این مراسم، بی اعتنایی ریئس جمهور به این ولایت دانست؟ و همین بی توجهی ریئس جمهور و کابینه ی وی، عدم توجه به امنیت غزنی نخواهد بود؟. پاسخ این چرا ها را از سخنان وکلای غزنی میآوریم. وکلا و نمایندگان غزنی برخی به صورت اجمالی و برخی صریح اظهار نارحتی کردند. اقای رحمانی نماینده ی غزنی گفت: ( رییس جمهور کرزی به دلیل عدم درک مفهوم عمیق (جشن)، حضور نیافت. امروز زمامداران ما کوچکتر از آن هستند که مفهوم این عنوان را درک کنند به این سبب که در طول 11 سال گذشته از کارهای بسیار عمیق و عظیم فرهنگی حمایت نکردند. ) عارف رحمانی در پاسخ به این سوال که در رابطه با اینکه چرا رییس جمهور در این مراسم شرکت نکرد؟ یکی دیگر از نمایندگان این ولایت شاه گل رضای است. وی در ادامه صحبت های خود( غزنی شهری که در گذشته مهد پرورش بزرگانی بسیاری بوده است که از جمله آن ها می توان به ابوالفضل بیهقی، ابوریحان بیرونی، حکیم سنایی غزنوی، منوچهری و مسعود سعد سلمان اشاره کرد. اما جزر ومد تاریخ بار دیگر رنگ و بوی دیگری به این شهر بخشید و پس از دورانی در فراموشی غزنی بار دیگر توجه جهانیان را به خود جلب کرد و طی مراسمی بعنوان پایتخت تمدن و فرهنگ اسلام به جهان معرفی شد، اما آیا اقداماتی هم برای آمادگی هرچه بیشتر این شهر برای اسم گذاری به عنوان پایتخت جهان اسلام انجام شده است؟) می گوید: ( بنده شخصا همواره در مورد ناملایمت هایی که نسبت به ولایت غزنی صورت گرفته است اعتراض کرده ام همان طور که بسیاری از نمایندگان پارلمان نیز چنین کرده اند و سند و شواهد این اعتراضات در رسانه ها موجود می باشد. من این را قبول دارم که شاید مساله غزنی در برابر اولیت های رییس جمهور از اهمیت زیادی برخوردار نباشد اما باید این نکته را هم به یاد داشت که چنین روزها و چنین اتفاقاتی هرروز در کشور رخ نمی دهد و باید اهمیت اینگونه مسایل را نیز در کنار سایر مسایل حکومتی درنظر گرفت آنهم در شرایطی که همه روزه شاهد اتفاقات ناخوشایند هستیم که روح هر انسانی را آزرده می کند. لذا زمانی چنین اتفاقاتی برای کشور رخ می دهد تا مردم برای زمانی ولو کوتاه بتوانند از مشکلات خود فاصله بگیرند و شرایط کنونی افغانستان را به گذشته ی درخشان فرهنگی آن پیوند دهند باید قدر آن را دانست و اهمیت آن را به خوبی درک کرد.)
http://karimi2.persiangig.com/1.jpg
نماینده ی دیگر ولایت غزنی اقای سجادی، در ادامه صحبت ها که (شماری از ولایت های کشور دارای آبدات تاریخی می باشد که غزنی در میان شهر های افغانستان دارای نقش ویژه در جهانگردی است اما امنیت نقش مهمی در حضور جهانگردان و رشد اقتصادی این ولایت خواهد داشت که از چند سال بدینسو ناامنی از چالش های مهم در این ولایت است.) ناراحتی خود را این گونه بیان می کند : ما انتظار داشتیم که در روز دوشنبه کابینه ی دوره ای دولت افغانستان در غزنی بعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام برگزار می شد . وی در باره اینکه آیا نیامدن رییس جمهور افغانستان و معاونین ایشان به این مراسم دلیل بر این ادعا است؟ وی در ادامه گفت : با جو سازی ها و فضای منفی ایجاد شده بیرون غزنی ایجاب می کرد که حتما رییس جمهور یا معاونین ایشان در این مجلس شرکت می کردند. http://karimi2.persiangig.com/3.jpgخخت این گوشهی از ناراحتیهای نمایندگان غزنی بودند که در بالا آورده شد. به هر حال، غزنی متعلق به مردم افغانستان است نه تنها به مردم غزنی ، بنا بر این بهتر بود، مردم افغانستان اعم از ریاست محترم جمهور و یا معاونین ایشان در این جشن شرکت میکردند تا مردم و نمایندگان این ولایت، گلایمند نشوند و باعث نشود که تحلیلها و تفیسرهای در این باره صورت بگیرد. اگر در حال حاضر اطراف غزنی و مسیر راه این شهر، امنیت کامل ندارد؛ همهی مردم و از هر قوم از این ناحیه ضرر میبینند؛ تنها ملیت خاص ضرر نمیبیند. اگر در این مراسم اتفاق خاص روخ میداد، حتما ملت و شخصیت های سیاسی بردداشتها و تحلیلهایی میکردند. چنانکه در بازسازی و نوسازی غزنی و آماده کردن غزنی، تحلیلها و برداشتهای مختلف کرده و درجاهای مختلف، اظهار میکردند. بنا بر این مسئولین و دولتمردان افغانستان نباید بهانهی بدست دشمنان قسم خورده این کشور داد؛ تا از این آب گیلآلود، ماهی مقصود را صید نمایند و اختلاف و تفریقه بر مردم این کشور دوباره حاکم سازند. در نتیجه ریاست جهمور و شخصیت های این کشور خود به وضوح می دانند که مردم این سر زمین، طی سی سال جنگ های خانمانسوز، درد و رنج، تمام وجودشان را فرا گرفته است و بدانند که مردم این کشور برای آوردن امنیت و آرامش در این کشور، بهای سنگین که صدها شهید و معلول باشد؛ پرداخته اند و نخواهند گذاشت چیزی را که با بهای سنگین بدست آورده به راحتی از دست دهند و خون شهدا زیرپا شوند. بنا بر این برخورد مهربانانهی مسئولین دولتی و رهبران و اساتید دانشگاه این کشور، با مردم زحمت کش و فدا کارو دانشجویان، مرحم برآلام و دردهای آنان خواهند بود. خواسته مردم و فرزندان مردم از شما اصلاح رفتاری نجات پرستانه، مدیریت صحیح پست های دولتی ، برخورد در شأن انان است و آوردن امنیت در آن سر زمین می باشد و این در خواست مردم وظیفه هر دولت است ولیکن متأسفانه هنوز دولت افغانستان به این مهم عمل نکرده است . نه امنیت را برای مردم این کشور فراهم آورده و نه برخوردهای نجات پرستانه در این کشور اصلاح شده است. نمونهی عینی آن اعتصاب غذای دانشگاه علوم اجتماعی کابل است که تصویرهای موجود، گویای مطلب است . خداوند همه ما را به وظایفشان آشنا گرداد. وسلام
برچسبها: [ سه شنبه 92/3/7 ] [ 11:17 عصر ] [ کریمی ]
|
بازدید امروز :24 بازدید دیروز :7 کل بازدید :78202 )http://golaviz.ir/?p=11 گل آویز |
|
[ طراحی : کریمی ] [ Weblog Themes By : arimi ] |