سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وطندار سیاسی-اجتماعی-ادبی
 
پیوندهای روزانه

حضرت با بیانی زیبا و تعبیری حزن انگیز با این ماه خداحافظی می‌کند. از این ماه به گونه‌ای توصیف می‌کند که هیچ تاجری در هیچ جای دنیا این سود را نبرده است. او با آه و اشک و ناله ، از رفتن این ماه اظهار ناراحتی می‌کند و آمدن دوباره اش را انتظار می‌کشد. این گونه بیان می‌کند: «واربحنا افضل ارباح العالمین » ما سودی که در این ماه بردیم هیچ تاجری در هیچ گوشه دنیا نبرده است. «ثم قد فارقنا عند تمام وقته و انقطاع مدته و وفاء عدده »، این ماه بعد از آن که پایانش فرارسید، از ما مفارقت و هجرت کرد و ما را تنها گذاشت «فنحن مودعوه وداع من عز فراقه علینا»، پس ما هم با ماه خدا وداع می‌کنیم وداع با دوست عزیزی که مفارقتش برای ما توان فرساست، «و غمنا و اوحشنا انصرافه عنا» ما کسی را وداع می‌کنیم که رفتنش برای ما بسیار گران و سخت است و ما را غمگین می‌کند و به وحشت و ترس می‌اندازد هر انسانی با بهترین عزیزانش که به آنها علاقه دارد؛ با سلام آغاز می‌کند و با سلام و صلوات خدا‌حافظی و وداع می‌کند و می‌فرماید: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ وَ یَا عِیدَ أَوْلِیَائِهِ الْأَعْظَمَ»؛ خداحافظای ماه بزرگ خدا و عید بزرگ اولیای خدا! «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ یَا خَیْرَ شَهْرٍ فِی الْأَیَّامِ وَ السَّاعَاتِ» خداحافظ‌ای بزرگ‏ترین همراه از میان زمان‏ها و اوقات؛ و بهترین ماه‏ها در ایّام و ساعات. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِیهِ الْآمَالُ وَ نُشِرَتْ فِیهِ الْأَعْمَالُ» خداحافظ ‌ای ماهی که آرزوهایمان در تو نزدیک شد؛ خداحافظ ‌ای ماهی که اعمال نیک در تو منتشر شد.» السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً وَ أَفْجَعَ فِرَاقُهُ مَفْقُوداً، خداحافظ ای همراه من که ارزش تو بالا بود و اکنون که می‏ روی دلم را به درد می‏‌آوری. فراق تو برای من بسیار دردناک است. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ أَلِیفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ» خداحافظ ای مونس من، که وقتی آمدی مرا خوشحال ‏کردی، «وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَی» و اکنون که می‏‌روی، مرا به وحشت می‌‏اندازی، که بدون تو چه کنم.
ای ماه دوری از زشتی‌ها 
در فرازهایی از دعا می‌فرماید: «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبُ» خدا حافظ ‌ای همراه من که وقتی بودی،‌ دل من رقیق بود و از آن سرسختی‌هایش بیرون آمده بود و وقتی که تو آمدی گناهانم کم شد، « السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّیْطَانِ وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سَبِیلَ الْإِحْسَانِ» خدا حافظ ای ماهی که کمک کردی من بر شیطان غالب شدم و ای همراهی که راه‌های نیکی را بر من آسان کردی.
ای ماه آزادی از دوزخ، خدا‌‌حافظ
امام در فراز دیگری از این دعا می‌فرماید: «السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا أَکْثَرَ عُتَقَاءَ اللَّهِ فِیکَ وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَهُ بِکَ» خدا حافظ‌ای ماهی که تعداد آزادشدگان از آتش جهنم در تو زیاد شد. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَمْحَاکَ لِلذُّنُوبِ وَ أَسْتَرَکَ لِأَنْوَاعِ الْعُیُوبِ» خداحافظ ‌ای ماهی که گناهان را پاک کردی و محو نمودی و همه عیب‏ها را پوشاندی. « السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَطْوَلَکَ عَلَى الْمُجْرِمِینَ وَ أَهْیَبَکَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ» خداحافظ ای ماه! چه‏قدر برای گناه‏کاران طولانی بودی و چه‏قدر برای مؤمنین عظمت داشتی. السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ لَا تُنَافِسُهُ الْأَیَّامُ» خداحافظ ‌اى ماهى که هیچ ماه دیگری از تو برتر نیست. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلَام»ٌ خداحافظ ‌اى ماهى که تا تو بودى، امن و سلامت بود. «السَّلَامُ عَلَیْکَ غَیْرَ کَرِیهِ الْمُصَاحَبَةِ وَ لَا ذَمِیمِ الْمُلَابَسَةِ» خداحافظ‌اى ماهی که نه در همنشینی با تو ناراحتی وجود داشت و نه بدی و ناپسندی در حضور تو بود. «السَّلَامُ عَلَیْکَ کَمَا وَفَدْتَ عَلَیْنَا بِالْبَرَکَاتِ وَ غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِیئَاتِ» ای ماه رمضان خداحافظ و به سلامت! همان‏گونه که تو بر ما با برکات فراوان و سلامتی فرود آمدی و ناپاکی‌‏های گناه را از ما زدودی و ما را از خطاها شست و شو دادی.
ناراحت از رفتن تو و چشم انتَظار آمدن دو باره‌ات
السَّلَامُ عَلَیْکَ غَیْرَ مُوَدَّعٍ بَرَماً وَ لَا مَتْرُوکٍ صِیَامُهُ سَأَماً«‌ خداحافظ که در این وقت وداع، نه از تو ناراحتیم و نه از روزه‏ داری‏‌ات خسته شده‌‏ایم». «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ وَ مَحْزُونٍ عَلَیْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ» خداحافظ از جانب من که خواستار تو بودم و پیش از آمدنت خوشحال بودم که تو خواهی آمد و اکنون هم که می‏‌‌خواهی بروی، اندوهگین شده‌ام که از دوری‏ات چه کنم! «السَّلَامُ عَلَیْکَ کَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِکَ عَنَّا، وَ کَمْ مِنْ خَیْرٍ أُفِیضَ بِکَ عَلَیْنَا» خداحافظ که چه بدی‏هایی را از ما دور کردی و چه خیراتی را با آمدنت نصیبمان کردی!
ای ماه مبارک و ای شب قدر خدا‌حافظ
در فراز دیگر می‌فرماید: السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى لَیْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِی هِیَ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» خداحافظ و درود بر تو و شب قدر که از هزار ماه برتر است.ا« لسَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَحْرَصَنَا بِالْأَمْسِ عَلَیْکَ وَ أَشَدَّ شَوْقَنَا غَداً إِلَیْکَ.» خداحافظ که تا بودی، مشتاق آن بودیم که بیشتر بمانی و اکنون که می‌روی، دل‏هایمان برای دیدار دوباره‌‌‏ات پَر می‌‏کشد. «السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى فَضْلِکَ الَّذِی حُرِمْنَاهُ، وَ عَلَى مَاضٍ مِنْ بَرَکَاتِکَ سُلِبْنَاهُ» خداحافظ و درود بر تو و درود بر فضل و کرمت که از آن محروم گشتیم و برکات گذشته‏‌ات را از کف دادیم. «اللَّهُمَّ إِنَّا أَهْلُ هَذَا الشَّهْرِ الَّذِی شَرَّفْتَنَا بِهِ» خداوندا ما «اهلِ» این ماه بودیم و تو ما را به آن شرافت بخشیدی و با آن، بر سر ما منّت گذاشتی! ... هر کسی در این ماه شامل رحمت خداوند نشده باشد؛ بعید است که در ماه‌های دیگر مشمول رحمت خدا گردد. حدیث از امام صادق(ع) اشاره به این فراز دارد و می‌فرماید: « مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ» پس حضرت در ادامه دعا عرضه می‌دارد: خدایا تو آن توفیق را دادی که ما اهل این ماه باشیم در حالی که عده‌ای از فضیلت این ماه به خاطر شقاوتشان محرومند، پروردگارا تو مولای مایی در آنچه ما را به شناخت آن برگزیده‌ای و ما را راهنمایی کردی که از آن پیروی کنیم و در پرتو توفیق تو، به روزه و نماز آن با اعتراف به تقصیر نایل آمدیم و اندکی از وظایف بسیار را ادا کردیم . پروردگارا در حالی تو را ستایش می‌کنیم که به بد رفتاری خود اقرار و به ضایع نمودن نعمت احکام تو و عمر خویش اعتراف داریم و برای توست از ناحیه دلهای ما پیمان پشیمانی و از ناحیه زبان پوزش طلبی صادقانه، پس اجر مصیبت در اعتراف به تقصیر را به ما عنایت و عوض خیری به ما لطف فرما. و پذیرش پوزش را برای ما مقرر فرما و ما را در تقصیر از ادای حق خود سرزنش مکن و عمر ما را تا ماه مبارک آینده طولانی بفرما و هنگامی که ما را به سال آینده رساندی کمک کن تا آنچه در خور توست عبادت کرده و آنچه سزاوار توست طاعت کنیم و توفیق انجام کار نیک را به طور مستمر به ما عطا فرما تا آنچه شایسته مقام توست در تمام ماه مبارک رمضان که در مدت عمر ما پیش می آید جبران شود. امام سجاد در فرازهای پایانی این دعا می فرماید: پروردگارا هجران ماه مبارک را که مصیبت ماست برای ما در روز عید فطر با برکت جبران فرما و ثواب همه کسانی که تا روز قیامت در این ماه روزه، می‌گیرند یا عبادت می‌کنند برای ما نیز مقرر فرما !
خدایا کسانی که از روی جهالت و نادانی و یا شایستگی نعمت روزه‌داری و عبادت تو را پیدا نکرده‌اند؛ مشمول رحمت خود بفرما ! و بحق روزه‌داران و عبادت‌کنندگان درگاهت؛ آنان را نیز به راهی که رضای تو در آن است هدایت فرما! منع: خبرگزاری آوا.
والسلام.




برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 92/5/17 ] [ 10:17 عصر ] [ کریمی ]

روزه عبادتی است سازنده و نقش مفیدی در تربیت دینی انسان دارد. توسط روزه است که انسان رشد دینی و مذهبی پیدا می‌کند و به درجه کمال و رشد معنوی می‌رسد. پی‌بردن به فلسفه روزه و آثار و پیامدهایی که بدنبال آن می‌آید، باعث می‌گردد، بسیار از افراد جلب و جذب برنامه‌های دینی شوند. چنانکه در گذشته بیان شد؛ روزه دارای آثار فردی و جمعی است که در یاداشت گذشته به آثار فردی آن پرداخته شد و در این یاداشت به آثار جمعی آن اشاره می‌گردد

1. تساوی افراد در پیشگاه خداوند

یکی از آثار تربیتی روزه در بعد جمعی، احساس تساوی در برابر قانون دینی در پیشگاه خدواند است و همة‌ی انسانها در پیشگاه خداوند در ابتدای امر مساوی است به این معنی که خداوند قانونی را که برای بشر وضع کرده شامل همة انسان‌ها می‌شود. در آن سیاه و سفید و پولدار و بی‌پول معنی ندارد. همه در یک سطع قرار دارند. این باور دینی، موجب آرامش خاطر افراد گردیده و زمینهساز امنیت اجتماعی میشود. اگر همهی افراد جامعه احساس کنند هیچ کس از دایره‌یقانون بیرون نیست به مرور زمان روحیه‌ی قانون مداری در جامعه تقویت میگردد.

خداوند در ماه رمضان، تساوی و برابری افراد در برابر قانون را اعمال داشتهو همه را به طور یکسان موظف به روزه داری کرده است. چنان که امام صادق(ع) به همینمطلب اشاره کرده و در جواب "هشام بن حکم " درباره ی فلسفهی وجوب روزه می فرماید: "امّا العلّه فی الصیام لیستوی به الغنی والفقیر... فاراد الله عزّ وجلّ ان یسوّیبین خلقه؛ علّت وجود روزه آن است که فقرا و ثروتمندان یکسان شوند. ... پس خداوندخواسته به وسیلهی روزه، بین بندگان خود تساوی برقرار کند..."[1]

خواسته‌ی خداوند این بوده که در ماه مبارک رمضان، همه آحاد جامعه به طور یکسان گرسنگی و تشنگی را چشیده، و سختی و فشارهای ناشی از روزه داری را در کنار هم تحمل نمایند و همه افراد جامعه در برابر قانون دینی در یک سطع قرار گیرند. این نمونه‌ای از عدالت خداوند است که در این ماه به نمایش گذاشته شده. و احاد جامعه را امر به رعایت قانون دینی نموده است و هیچ کسی بر دیگری در برابر قانون دینی، برتری نداشته باشد.

سر انجام همه انسانها احساس می‌کنند که در یک سطح قرار دارند و کسی بر دیگری برتری ندارد و برتریهایی که کسی احساس می‌کند بر دیگری دارد از میان بر چیده می‌شود. در نتیجه جرم و جنایت که در جامعه اتفاق می‌افتاد، کاهش پیدا می‌کند.

2. کاهش جرایم

یکی دیگر از آثار روزه‌داری، کاهش جرم و گناه دراین ماه است . در اثر کنترلی که افراد روزه‌دار از تمایلات خویش می‌کنند؛ موجب می‌شود که عوامل و زمینه‌های گناه به مقدار قابل توجهی کاهش پیدا کند. از این رو است که جرم و جرایم در جامعه کاهش پیدا می‌کند و امنیت اجتماعی به وجود می‌آید. یکی از عواملی که روزه‌دار از او در امان هست؛ شاید این روایت باشد که به آن اشاره شده است . شیطان در ماه مبارک رمضان در غل و زنجیر است :« یا معاشر الناس اذا طلع هلال شهر رمضان غلت مرده الشیطان ... و غلت ابواب النار؛  ای مردم زمانی که هلال ماه رمضان طلوع کند شیطان و عواملش درزنجیر می‌شوند و ... درهای آتش بسته می‌شود. "[2]

شاید بتوان گفت که منظورپیامبراکرم(ص) از به زنجیرشدن شیاطین، کاهش یافتن عوامل و زمینه‌های گناه در ماهرمضان است. با کاهش جاذبه‌ها و زمینه‌های گناه، وسوسه‌های شیاطین نیز کارایی خود رااز دست می‌دهد؛ گویی که شیطان در بند شده و نمی‌تواند انسان‌ها را به سوی گناه،خلاف و فساد بکشاند. بدین ترتیب می‌توان گفت که یکی از آثار و پیامدهای روزه‌داریکاهش جرم و خلاف در جامعه و افزایش امنیت اجتماعی است.  بنا بر این، انسانها در برابر قانون الهی یکسان هستند .

3. پرورش روحیهی مواسات

آثار دیگر روزه در بعد جمعی، پرورش روحیه‌ی مواسات در میان افراد جامعه است. به این معنی که همة مردم در پیشگاه خداوند و در برابر قانون از جانب پروردگار عالم یکسان است. همه انسانها از نعمت یکسان برخوردار می‌گردند و انسان ها را توصیه به همدردی با افراد نیازمند نموده، و آنها را با نعمتهایی که خداوند در اختیارش گذاشته شریک سازد. در این صورت است که پرورش روحیه‌ی همدردی و کمک به همنوعان در افراد فراهم می‌شود. به ویژه در ماه مبارک رمضان نیازمندان، نیاز به کمک بیشتری دارند. پیامبر(ص) در این باره می‌فرماید:« وشهر المواساه و شهر یزید فی رزق المؤمن؛ماه رمضان، ماه مواسات و همدردی با دیگران است و در این ماه روزی انسان مؤمن زیادمیگردد.»[3] خداوند می‌خواهد روحیه سخاوت در وجود انسان زنده گردد.

4. پرورش روحیه‌ی سخاوت

با توجه به این که در منابع اسلامی توصیه‌های فراوان به اطعام و افطار در ماه مبارک رمضان شده و اجر و پاداش فراوانی که در مقابل آن داده شده، این می‌تواند فرصت مناسبی برای پرورش روحیه سخاوت و خود سازی در این ماه باشد.

پیامبر(ص) فرمود: «من فطّر صائماً کان له مثل اجرهمن غیر ان ینقص منه شیئ؛ هرکس روزه داری را افطاری دهد برای او اجری مانند پاداش آنروزه دار داده میشود بدون آن که از مزد او کاسته شود.»[4]
پیامبر اکرم(ص) در پاسخ به پرسش فردی که عرض کرد همه توانایی مالی چندانی ندارند تا افطاری دهند،فرمود: «انّ الله کریم یعطی هذا الثواب لمن لایقدر الّا علی مذقه من لبن یفطّر بهاصائما او شربه من ماء عذب او ثمرات لا یقدر علی اکثر من ذلک؛ خداوند کریم فرموده، اینثواب و پاداش را برای کسی که به جز مقداری از شیر یا جرعهی آب ویا چند دانه خرما،بیشتر توانایی ندارد نیز عطا میکند. »[5]

5. انسان دوستی

یکی دیگر از آثار تربیت جمعی روزه، نوع دوستی است. اغنیا و ثروتمندان افراد ضعیف جامعه را درک کند. به ویژه در ماه مبارک رمضان احساس می‌کنند که آنان در طول سال چه سختی‌ها و مشکلاتی می‌کشند بدین منظور روحیه‌ی ترحم، انسان دوستی، مهربانی و دل سوزی نسبت به فقرا در آنان به وجود می‌آید.

روایت زیادی داریم که به این مهم پرداخته‌اند و به نمونه‌ا‌ی اشاره می‌گردد؛ چنانکه امام صادق(ع) در جواب هشام می‌فرماید: «لانّ الغنی لم یکن لیجد مسّالجوع فیرحم الفقیر لانّ الغنی کلّما اراد شیئاً قدرعلیه... وان یذیق الغنی مسّالجوع والا لم لیرق علی الضعیف فیرحم الجائع؛ شخص متمکن و پول دار هرگز احساس گرسنگیرا درک نکرده تا بر شخص فقیر و بی بضاعت رحم کند، چرا که آنان هر وقت هرچهخواستهاند در اختیارشان بوده و رنج نداری را نچشیدهاند پس خداوند خواسته بهثروتمند هم، طعم گرسنگی را بچشاند و این درد را برای او ملموس سازد، تا شاید دل اوبرای افراد بیچاره نرم شده، بر گرسنگان ترحم کنند.»[6]

بیان زیبای دیگری از امام صادق(ع) در این باره داریم که می‌فرماید: « لیجد الغنی مض الجوع فیحنوا علی الفقیر؛ روزهرا خدا واجب کرده[ تا افراد ثروتمند درد گرسنگی را بیابند و بر فقرا ترحّم نمایند»[7]

امام یازدهم(ع) نیز اشاره‌ای در این باره دارد: « فرض الله الصیاملیجدالغنی مس الجوع لیحنوا علی الفقیر؛ روزه را خداوند واجب کرده تا ثروتمندان مزهو طعم گرسنگی را لمس کنند تا شاید بر فقرا ترحّم نمایند.»[8] در خطبه ی شعبانیه به این مهم اشاره کرده و می فرماید: «و تصدقواعلی فقرائکم و...به نیازمندان و بینوایانتان صدقه بدهید.»[9] در روایت داریم که صدقه قبل از آن که بدست فقیر برسد، ثواب آن به حساب صدقه دهنده واریز می‌گردد. صدقه قبل از این که مشکلات مستمندان را بر طرف نماید؛ مشکلات صاحب صدقه و گرفتاریهای آنها را بر طرف می‌کند.

بنا بر این تحمل مشقتهای گرسنگی و تشنگی موجب می‌شود؛ که در میان افراد ثروتمند و غنی رقت قلب نسبت به فقیر،به وجود آید و عواطف انسان دوستانه آنان تحریک شده، و با فقرا و مستمندان اظهار همدردی نمایند. سر انجام دلسوزی آنان باعث می‌شود که مقدار از غذاهای اضافی را دور نیاندازد و در وعده‌های غذایشان صرفه جویی و به فقرا هدیه کنند.

6. صرفه‌جویی

یکی از آثار تربیت جمعی روزه، صرفه جویی درمصارف زندگی است و این مسئله در ماه مبارک رمضان بیشتر اتفاق می‌افتد. یک وعده‌ی غذا حذف می‌گردد و از پس انداز آنها می‌تواند افراد فقیر را سیر نماید. به ویژه که در این ماه، احسان به فقرا سفارش شده است امام صادق(ع) فرموده: «و الاحسان الیالفقرا؛ یکی از آثار روزه احسان به فقرا است»[10] و خودداری کردن ثروتمندان موجب می‌گردد، آنان به یاد مستمندان و فقرا بیافتد و درآمدهای مازاد خویش را با آنان تقسیم نموده، و یا زکاة و سهمی از مال خود را به آنها اعطا کند؛ خود این امر باعث می‌شود که مستمندان از تنگدستی و فقر رهایی یابد و از مرگ قطعی که ناشی از گرسنگی و امراض، دامن گیر آنان می‌گردد، نجات یابد.

بنا بر این روزه علاوه بر این که یکی از برنامه‌های دینی است و خداوند امر به انجام آن نموده است؛ برای سلامتی روحی و جسمی نیز مفید است که در جای جایی از روایات منصوب از ائمه اطهار به آن اشاره شده است. به علاوه، زمینه‌ساز آثار و فواید بی‌شماری نیز هست که به نمونه‌هایی اشاره گردید. در هر کدام از این آثار درسهای سازنده‌ا‌ی نهفته است که با اندک توجه به این مهم براحتی می‌توان به آن پی‌برد.

 

 

 

                                                                                 وسلام



[1]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار،ج96، ص371

[2]. محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج10،ص310

[3] حسیننوری، مستدرک الوسایل، قم، موسسه ی آل البیت(ع)، ج7، ص434

[4]. وسائل الشیعه،ج10، ص140

[5]. وسائل الشیعه،ج10، ص138

[6] محمدباقرمجلسی، بحار الانوار، ج96، ص371

[7] محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج8، ص9

[8] محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج96، ص254

[9]. فراز از خطبه شعبانیه

[10] همان ص 256



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 7:0 عصر ] [ کریمی ]

ای دوست، ماه روزه رسید و تو خفته­ای              آخر زخواب غفلت دیرینه سر بر آر 

سالی دراز بوده­ای اندر هوای خویش                 ماهی خدای را شو و دست از هوا بدار

پنداشتی که چون نخوری ، روزه کامل است!       بسیار چیز هست جز این، شرط روزه دار

هر عضو را بدان که بتحقیق روزه­ایست               تا روزة تو روزه بود نزد کردگار

اول نگاه دار نظر، تا رخ چو گل                      در چشم تو نیفکند از عشق خویش خار

دیگر ببند گوش ، زهر ناشنیدنی                      کز گفتگوی هرزَه، شود عقل تار و مار

دیگر زبان خویش که جای ثنای اوست              از غیبت و دروغ فرو بند استوار

دیگر به وقت روزه گشادن مخور حرام               زیرا که خون خوری تو از آن بِه هزار بار.(عطار)

آثار تربیت فردی روزه

روزه نقش سازنده و مفیدی در بعد تربیتی انسان دارد. در پرتوی روزه داری زمینه و شرایط لازم فراهم می گردد تا انسان استعداد های خود را شکوفا نمایند.

روزه به انسان کمک می‌کند که در بعد تربیتی به قله ی  بلند معنوی صعود نماید و فضائل ذیل در وجودش تقویت گردد:

1.تقویت روحیه تقوی و پرهیزگاری

رسیدن به درجه تقوا و زنده‌‌کردن روح پرهیزگاری در وجود انسان و در نتیجه کنترل غرائز؛ موجب صعود وی به قلة معنوی است .چنانکه امیرالمومنین (ع) نیز در یکی از بیانات می‌فرمایند: «صوم شهر رمضان ،فانه جنة من العقاب؛ روزه ماه مبارک رمضان سپری است از عذاب الهی»[1] فرد روزه‌دار در راستای روزه‌داری و با رعایت تمام جوانبروزه ، زبان خود را از آفتهای زبانی همچون تمسخر و دشنام وناسزاگویی و غیبت و دروغ و تهمت و افترا و نزاع و درگیری لفظی و گوش خود رااز شنیدن همین آفات و نیز سخنان لغو و بیهوده و چشم خود را از مشاهدهمناظر لهو گناه و حرام و نیز ، فکر و اندیشه خود را از اندیشه‌ها و نیتهایپلیدی همچون سوءظن و سایر اعضا و جوارح پیکر خود را از تمام معصیت‌ها باز می‌دارد و نیز به فرمودة امام دوم شیعیان ، با سبقت بر طاعت و عبادت در میدانمسابقه ماه رمضان و در کل ، تسلط یافتن بر هیجانات شهوت و ضعیف ساختن آن ،در نهایت ، بر شیطان درون و برون مسلط می‌گردد و به وجود آمدن آثار تجرد وروحانیت را در درون خود حس می‌کند که رسیدن به این درجه از معنویت و صفاینفس و پاکی دل ، خود ، کمک بزرگی برای معرفت و شناخت بهتر راهها از بی راهههای پیشنهادی شیطان خواهد بود که این درجه از معرفت بازدارنده از انحراف وتباهی ، همان ملکه نورانی تقواست که هدف بنیادین و اساسی از واجب ساختنروزه از طرف آفریدگار حکیم و داناست.

سرانجام روزه‌داری موجب می‌شود که روحیه تقوی و پرهیزگاری در وجود انسان تقویت گردد و صفا و پاکی را در درون خویش احساس نمایند.

2. تقویت روحیه صبر

روزه دارای موجب تقویت صبر و بردباری انسان ها در مقابل مشکلات میگردد. چنانکه قرآن اشاره بر این مطلب دارد:«وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ؛ از صبر و نماز یارى جوئید؛ (و با استقامت و مهار هوسهاى درونى و توجه به پروردگار ، نیرو بگیرید؛) و این کار، جز براى خاشعان، گران است.»[2]

3. تقویت اراده

سرکوب کردن نفس طغیانگر؛ موجب می‌شود که اراده انسان قویتر گردد و بر هواهای نفسانی غالب آید؛ چون که انسان از وسوسه شیطانی در امان خواهد بود؛ برای این که شیطان به امر خداوند در ماه مبارک رمضان، در غل و زنجیر قرار دارد.

3. تقویت روحیه احسان

در روزه انسان یاد دو فقر می افتد : 1- فقر دنیا 2- فقر آخرت.   پیامبر فرمودند:« وَاذکُروُا بِجُوعِکُم وَ عَطَشِکُم فِیه جُوع یَومَ القِیامَه وَ عَطَشَهُ وَ تَصَدَقُوا علی فُقَرائِکُم وَ مَساکینِکُم.» انسان با روزه یاد گرسنه‌‌ها می‌افتد و احسان به مردم در او زیاد می‌شود . احسان دو برکت دارد. 1- حس هم نوع دوستی 2- دفع خطر احتمالی. روزه هم دنیا را بیمه می‌‌کند هم  آخرت را . روزه از فقر آخرت انسان جلوگیری می‌کندو باعث می‌شود انسان کمتر گناه کند.

4. تقویت جنبه شکیبایی روح

باتوجه به این که روزه تمرین مقاومت جسم و روح در برابر خواست‌های نامشروعجسمی و حتی برخی خواست‌های مشروع و مباح است ، بنابراین ابزار کمکی خواهدبود برای گذر از زندگی و استمرار بخشیدن به حیات.

 چراکهصبر بر طاعت الهی (روزه) روح فرد را بزرگ کرده و در برابر پذیرش حق ،متواضع می‌گرداند و شکیبایی و مقاومت و پایداری او را در پیمودن راه تکامل ،به مراتب ، افزون می‌سازد و این جنبه از تاثیرات روزه ، مورد تایید نصصریح آیه 45 از سوره بقره است که می فرماید: «از صبر (که به فرموده امامششم(ع) منظور همان روزه داری است) و نیز از نماز به عنون ابزار کمکی برایزندگی خودتان استعانت و یاری بطلبید»

 5. تقویت روحیه اخلاص

حضرتزهرا (س) فرمودند : خداوند برای تثبیت اخلاص ما روزه را بر ما واجب کردهاست.اخلاص یعنی هیچ کاری را برای غیر خدا انجام ندهیم . روزه فعل نیست بلکهترک است.      روزه یعنی نخوردن ،گناه نکردن و... روزه 40 مرتبه دارد وامام صادق (ع) می فرمایند  هر کس این 40 مرتبه را انجام دهد روزدار واقعیاست . هم? روزه به نیت آن مربوط است و اینکه برای رضای خدا باشد .   « الناس هالکون الا العالمون العلمون هالکون الا العاملون و العاملونالهالکون الا المخلصون فی خطر عظیم. اخلاص رمز آشنایی است [3].« اِذا اَرادَالله بِعَبدٍ خَیرٌ جَعَلَ عَیبُهنَصبَ عَینَه» خدا هر کس را دوست بدارد عیبش را به او نشان می دهد.مخلصینمثل شکر حل شده در آب هستند. و در مناجات شعبانیه میخوانیم« اِنَّ مَن تَعَّرَفَ بِکَ غَیرَ مَجهول» خدایا آنکس که تو معرف او باشی مجهول نمی ماند .

عن فاطمه الزهراء: فرضَ الله الصیام تثبیتاً للاخلاص[4] روزه گرفتن موجب می‌شود که اخلاص در وجود انسان نهادینه شود و هنگامی که اخلاص در وجود انسان نهادینه شد، دیگر کاری را برای غیر خدا در هیچ شرایطی انجام نمی‌دهد. مثل کارهای علی(ع) در جنگ خندق و استراحت به جای پیامبر(ص) در شب که مورد سوء قصد دشمنان قرار گرفت و برداشتن درب خیبر به امر خداوند و ...

6. تقویت روحیه شکر و تشکر

سوره بقره آیه 185 : یکی از لوازم بندگی تقویت روحیه شکر است .در مسیر بندگی به همراه داشتن روحیه شکر و عذر خواهی را بسیار نیاز داریم و ما این دو روحیه را در ماه رمضان تقویت می کنیم .

7. تقویت روحیه استغفارو عذر خواهی

مَن لَمیَشکُرالمَخلُوق لم یشکر الخالق، اول باید توان تشکر از مخلوق را پیدا کنیم تا بعد ازآن توان تشکر از خالق را بدست بیاوریم . زیرا اگر نتوانیم از کسی که او رابا حواس ظاهری می بینیم تشکر کنیم قطعأ نمی توانیم ازکسی که با حواس ظاهریقابل رویت نیست، تشکر کنیم. شکر و تشکری که با ترس و طمع باشد سود و فاید‌‌ای به همراه ندارد و تشکر باید بُعد تربیتی داشته باشد . ماه رمضان پادگانانسان سازی است .خداوند در چند جای قرآن می‌فرماید : « من بهترین تشکرکننده از شما هستم. »  « و قلیلٌ من عبادی الشَکُور؛ ولی بنده‌هایتشکر کننده کم هستند .» در ماه رمضان انسان روحیه شکرش بالا می‌رود . مانندوقتی که انسان گرسنه می‌شود و از خدا به خاطر نعمت‌هایش تشکر می‌‌کند. پیامبر (ص) با اینکه معصوم بود دائم الاستغفار بود ولی ما که دائم الخطاهستیم چرا استغفار نمی‌‌کنیم؟

8. قرار گرفتن در ردیف بهترین بندگان خدا

انسان می‌تواند هم قطارانخودش را ببیند. خداوند صائمین( روزه گیرندگان)را در ردیف بهترین بندگانخودش قرار داده است.(سوره احزاب آیه 35) و این نشان دادن همردیف ها وهمقطاران انگیزه انسان را افزایش می دهد.

سر انجام روزه در بعد تربیت فردی افراد بسیار مفید است. روزه باعث می شود که تقوی در وجود انسان زنده شود و روحیه بخشش و احسان به مستمندان و ضعفا تقویت گردد. اراده انسان با روزه گرفتن مستحکم شود و در مقابل خواستهای نفسانی و هواهای غریزی ضعیف گردد. روحیه تقوییت اراده و شکرگذاری و اخلاص در وجود انسان نهادینه گردد.

 [1]. نهج البلاغه خطبه/ 109.

[2]. بقره/ 45.

[3]. خطبه اخر ماه مبارک رمضان

[4]. بحار الانوار، ج 96، ص 368.



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 92/4/27 ] [ 7:19 عصر ] [ کریمی ]

   ان للحسینمحبة مکنونة فی قلوب المومنین ) اگر در دلی ایمان باشد ،نمی‏تواندحسین رادوست نداشته باشد(

حسین جان!‌ ازتو ما را سخنی در دل هست و غمی جانکاه در سینه، خوش ترین اخبار و شیرین ترین وقایع ،‌ شادی آورترین حوادث ، نغزترین گفتار، نتوان خنده‌ای را برلبهای ما جاری سازد. چگونه است که وقتی نام تو را می‌شنویم دلها مکدر، چشم‌ها گریان، غمهای عالم بر سرما سایه می‌اندازد و صدای فریاد  اطفال بی‌گناه تو برگوشهای ما طنین انداز می‌گردد. 

مگر نه این است که با ولادت تو،‌ عشق قد علم کرد، شهامت و شجاعت رنگ گرفت، ایثار و فداکاری و شهادت معنا پیدا کرد؟مگر نه این است که ریختن خون در راه دفاع از دین، مذهب،  ناموس و میهن آبرو گرفت.

پس چرا هنگام شنیدن خبر ولادت تو بغض گلوی ما را می‌فشارد؟ چرا روز ولادت تو اشک چشم‌های ما را نوازش می‌دهد؟ مگر نه این است که از تو ما را حدیث در دل و غمی در سینه است؟  مگر نه این است که یاد تو، اشک طوفان می‌کند غمها موج می‌گردد و به تلاطم می‌افتد؟ مگر نه این که رسول خدا(ص) هنگام پا نهادن تو،  به عرصه‌ای گیتی گلویت را بویید و اشک‌هایش صورتت را نوازش داد و طراوتی بخشید؟ 

مگر نه این است که علی(ع) رو به آسمان کرد غوغای درونیش را چنین بیان نمود: ههنا مناخ رکابهم و موضع رحالهم و ههنا مهراق دمائهم فتیة من آل محمد...، اینجاست قتلگاه یاران، خاندان و فرزندان محمد(ص) اینجاست راز و نیاز عارفانه‌ و ناله‌های جانسوز عاشقان خدا، اینجاست که خون خاندان پیامبر(ص) بر پیشانی خاک جاودان می‌گردد. اینجاست که فریاد (الهی رضا برضاک) سینه آسمان را می‌شکافد و به رضایت معشوق،جان می‌سپارد و آسمان از این فریاد درد آلود می‌شکند و زمین به خود می‌لرزد. مگر این همان مکانی نیست که صدای روح خدا به هل من ناصر ینصرنی طنین انداز شد؟ و کسی توان پیوستن به این کاروان را نداشت. ؟ مگر این همان مکانی نیست که ضجه‌های اطفال و کودکان خاندان محمد(ص) سینه‌ی آسمان را شکافت؟ مگر این همان مکانی نیست که سرهای بی‌تن در فضای آسمان به پرواز در آمده بود؟ مگر این همان مکانی نیست که زن‌های حرم را بر شتران برهنه به اسارت بردند؟ و با سنگ و چوب هلهله و پذیرایی کردند؟

آقا! مولا! حسین جان, اگر ما در این دیار زنده‌ایم برای این است که تو روزگاری در این دیار نفس کشیده‌ای و ما از آن جهت در دنیای بی‌وفا زنده‌ایم که تو روزگاری درآن درنگ کرده‌ای و ما بر آن خاک سجده می‌کنیم که روزگاری خون تو در آن ریخته شد و به این خاطر زنده ایم که تو ما را هدایت کرده‌ای بنا براین رفتار ما ،‌ قیام ما، مرگ ما زندگی ما، اندیشه ما و احساس ما از تو معنا می‌گیرد.

ما اگر دراین دنیای پر درد و رنج سر بردیار غربت نهادیم و آوارگی زنان و کودکان خود را با اشک چشم بدرقه می‌کنیم و ظلم نمی‌پذیریم، دنباله روی تو و کلام خدای توایم (قالْوَاْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا)

الموت اولی من رکوب العار       و العار اولی من دخول النار،

مرا عار آید از این زندگی        که سالار باشم کنم بندگی

و صدای شیوای تو غوغایی در درون ما ایجاد کرده که جز با یاد تو و کلام خدای تو آرامش نمی‌یابد. ( أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) و یاد کلام خدای تو نوازش دهنده قلب ماست.

درس آزادى به دنیا داد رفتار حسین             بذر همت در جهان افشاند، افکار حسین

گر ندارى دین به عالم، لااقل آزاده باش         این کلام نغز مى‌‏باشد ز گفتار حسین

مرگ با عزت ز عیش در مذلت بهتر است      نغمه‌‌اى مى‌باشد از لعل درّ بار حسین




برچسب‌ها:
[ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 11:36 عصر ] [ کریمی ]

 

غزنی 24 حمل بعنوان مرکز فرهنگی جهان اسلام نامگذاری شد. نماینده سازمان فرهنگی، علمی و آموزشی کنفرانس اسلامی بطور رسمی این لقب را به ولایت غزنی اعطا کرد و در این مراسم تعدادی از نمایندگان کشورهای اسلامی شامل وزیران و سفرای آنها شرکت کردند و رییس جمهور نیز در پیامی بر پاسداری از فرهنگ گذشته غزنی تاکید کرد و باز شناسی این ولایت را یک ضرورت دانست.

http://karimi2.persiangig.com/2.jpg                                                           

با وجود این که از کشورهای جهان در جشن غزنی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام از سوی یونسکو، شرکت کرده بودند؛ ولی رئیس جمهور افغانستان و معاونین ایشان در این جشن شرکت نکرده بودند.! سخن در این است که  آیا جشن برگزار شده مطابق خواست‌های مردم اجرا شد یانه؟ مردم به این باور بودند که ریئس جمهور و کابینه ی وی در این مراسم شرکت می کنند، نیامدن وی در این مراسم، مردم را بسیار نگران و ناراحت نکردند؟. آیا این شرکت نکردن وی را به این مراسم، بی اعتنایی ریئس جمهور به این ولایت دانست؟ و همین بی توجهی ریئس جمهور و کابینه ی وی، عدم توجه به امنیت غزنی نخواهد بود؟.  پاسخ این چرا ها را از سخنان وکلای غزنی می‌آوریم.

وکلا و نمایندگان غزنی برخی به صورت اجمالی و برخی صریح اظهار نارحتی کردند. اقای رحمانی نماینده ی غزنی گفت:

( رییس جمهور کرزی به دلیل عدم درک مفهوم عمیق (جشن)، حضور نیافت. امروز زمامداران ما کوچکتر از آن هستند که مفهوم این عنوان را درک کنند به این سبب که در طول 11 سال گذشته از کارهای بسیار عمیق و عظیم فرهنگی حمایت نکردند. )

عارف رحمانی در پاسخ به این سوال که در رابطه با اینکه چرا رییس جمهور در این مراسم شرکت نکرد؟
می گوید: (شاید رییس جمهور نگران امنیت خود بود و از سوی دیگر پیام رییس جمهور نیز مفهوم عمیقی داشت اما رییس جمهور این مناسبت را در حدی که حضور او ضروری بود، در نظر نگرفت اکثر زمامداران امروز ما کسانی هستند که نسبت عمیقی با فرهنگ ندارند و امر فرهنگ را جدی نمی گیرند شاید اندازه فرهنگ را درک نمی کنند و از سویی دیگر بیشتر بحث ها سیاسی شده اند و حتی بحث های فرهنگی را با دید سیاسی می بینند و درجه بندی می کنند.)

یکی دیگر از نمایندگان این ولایت شاه گل رضای است. وی در ادامه صحبت های خود( غزنی شهری که در گذشته مهد پرورش بزرگانی بسیاری بوده است که از جمله آن ها می توان به ابوالفضل بیهقی، ابوریحان بیرونی، حکیم سنایی غزنوی، منوچهری و مسعود سعد سلمان اشاره کرد. اما جزر ومد تاریخ بار دیگر رنگ و بوی دیگری به این شهر بخشید و پس از دورانی در فراموشی غزنی بار دیگر توجه جهانیان را به خود جلب کرد و طی مراسمی بعنوان پایتخت تمدن و فرهنگ اسلام به جهان معرفی شد، اما آیا اقداماتی هم برای آمادگی هرچه بیشتر این شهر برای  اسم گذاری به عنوان پایتخت جهان اسلام انجام شده است؟)

می گوید: ( بنده شخصا همواره در مورد ناملایمت هایی که نسبت به ولایت غزنی صورت گرفته است اعتراض کرده ام همان طور که بسیاری از نمایندگان پارلمان نیز چنین کرده اند و سند و شواهد این اعتراضات در رسانه ها موجود می باشد. من این را قبول دارم که شاید مساله غزنی در برابر اولیت های رییس جمهور از اهمیت زیادی برخوردار نباشد اما باید این نکته را هم به یاد داشت که چنین روزها و چنین اتفاقاتی هرروز در کشور رخ نمی دهد و باید اهمیت اینگونه مسایل را نیز در کنار سایر مسایل حکومتی درنظر گرفت آنهم در شرایطی که همه روزه شاهد اتفاقات ناخوشایند هستیم که روح هر انسانی را آزرده می کند. لذا زمانی چنین اتفاقاتی برای کشور رخ می دهد تا مردم برای زمانی ولو کوتاه بتوانند از مشکلات خود فاصله بگیرند و شرایط کنونی افغانستان را به گذشته ی درخشان فرهنگی آن پیوند دهند باید قدر آن را دانست و اهمیت آن را به خوبی درک کرد.)

 

 

 

 

http://karimi2.persiangig.com/1.jpg

 

 

 

 

نماینده ی دیگر ولایت غزنی اقای سجادی، در ادامه صحبت ها که (شماری از ولایت های کشور دارای آبدات تاریخی می باشد که غزنی در میان شهر های افغانستان دارای نقش ویژه در جهانگردی است اما امنیت نقش مهمی در حضور جهانگردان و رشد اقتصادی این ولایت خواهد داشت که از چند سال بدینسو ناامنی از چالش های مهم در این ولایت است.) ناراحتی خود را این گونه بیان می کند :

ما انتظار داشتیم که در روز دوشنبه کابینه ی دوره ای دولت افغانستان در غزنی بعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام برگزار می شد . وی در باره اینکه آیا نیامدن رییس جمهور افغانستان و معاونین ایشان به این مراسم دلیل بر این ادعا است؟
می گوید: (نیاز به گفتن نیست اما این امر با گلایه‌مندی وطنداران غزنی حتما همراه است.
وی در ادامه در مورد اینکه آقای وردک دلیل نیامدن رییس جمهور و هیات همراه را داشتن مصروفیت‌های مهم دیگر مطرح کردند. اقای سجادی نمایند پارلمان ولایت غزنی گفت: این مصروفیت ها همیشه وجود داشته است و هیچ چیز مهمتر از جشن ملی و فرهنگی مرکز ثقافت اسلامی غزنی نیست. ما انتظار داشتیم که در روز دوشنبه کابینه ی دوره ای دولت افغانستان در غزنی بعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام برگزار شود.)

وی در ادامه گفت : با جو سازی ها و فضای منفی ایجاد شده بیرون غزنی ایجاب می کرد که حتما رییس جمهور یا معاونین ایشان در این مجلس شرکت می کردند.

http://karimi2.persiangig.com/3.jpgخخت

این گوشه‌ی از ناراحتی‌های نمایندگان غزنی بودند که در بالا آورده شد.  به هر حال، غزنی متعلق به مردم افغانستان است نه تنها به مردم غزنی ، بنا بر این بهتر بود، مردم افغانستان اعم از ریاست محترم جمهور و یا معاونین ایشان  در این جشن شرکت می‌کردند تا مردم و نمایندگان این ولایت، گلایمند نشوند و باعث نشود که تحلیل‌ها و تفیسرهای در این باره صورت بگیرد. اگر در حال حاضر اطراف غزنی و مسیر راه‌ این شهر، امنیت کامل ندارد؛ همه‌ی مردم و از هر قوم  از این ناحیه ضرر می‌بینند؛  تنها ملیت خاص  ضرر نمی‌بیند. اگر در این مراسم اتفاق خاص روخ می‌داد، حتما  ملت و شخصیت های سیاسی  بردداشت‌ها و تحلیل‌هایی می‌کردند. چنانکه در بازسازی و نوسازی غزنی و آماده کردن غزنی، تحلیل‌ها و برداشت‌های مختلف کرده و درجاهای مختلف، اظهار می‌کردند.

بنا بر این مسئولین و دولتمردان افغانستان نباید بهانه­ی بدست دشمنان قسم خورده این کشور داد؛ تا از این آب گیل­آلود، ماهی مقصود را صید نمایند و اختلاف و تفریقه بر مردم این کشور دوباره حاکم سازند. در نتیجه ریاست جهمور و شخصیت های  این کشور خود به وضوح می دانند که مردم این سر زمین، طی سی سال جنگ های خانمانسوز، درد و رنج، تمام وجودشان را فرا گرفته است و بدانند که مردم این کشور برای آوردن امنیت و آرامش در این کشور،  بهای سنگین که صدها شهید و معلول باشد؛ پرداخته اند و نخواهند گذاشت چیزی را که با بهای سنگین بدست آورده به  راحتی از دست دهند و خون شهدا زیرپا شوند.

بنا بر این برخورد مهربانانه­ی مسئولین دولتی و رهبران و اساتید دانشگاه این کشور، با مردم زحمت کش و فدا کارو دانشجویان، مرحم برآلام و دردهای آنان خواهند بود. خواسته مردم و فرزندان مردم از شما اصلاح رفتاری نجات پرستانه، مدیریت صحیح پست های دولتی ، برخورد در شأن انان است و آوردن امنیت در آن سر زمین می باشد و این در خواست مردم وظیفه هر دولت است ولیکن متأسفانه هنوز دولت افغانستان به این مهم عمل نکرده است . نه امنیت را برای مردم این کشور فراهم آورده و نه برخوردهای نجات پرستانه در این کشور اصلاح شده است. نمونه­ی عینی آن اعتصاب غذای دانشگاه علوم اجتماعی کابل است که تصویرهای موجود، گویای مطلب است . خداوند همه ما را به وظایفشان آشنا گرداد. وسلام

 



برچسب‌ها:
[ سه شنبه 92/3/7 ] [ 11:17 عصر ] [ کریمی ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

به وبلاک وطندار خوش آمدید
درباره وبلاگ

بازدید امروز :37
بازدید دیروز :6
کل بازدید :77465
اوقات شرعی

)http://golaviz.ir/?p=11 گل آویز