وطندار سیاسی-اجتماعی-ادبی | ||
چرا هزارهجات نه؟ هزارستان بلی؟!!!عدهای به این باور هستند که تمام مشکلات مردم هزاره برطرف شده و الان نوبت این رسیده است که بیایند سرکلمه و واژه هزاره و جات، و استان، بحث کنند. با این هیاهوی که به راه انداختید، نه تنها کلمه هزاره را تثبیت میکنید، بلکه تخریب میکنید و یکسری حساسیت نخواسته را به وجود میآورید. پیشنهاد من است که تمام خوانندگان و نویسندگان آن قدر هزارهها و هزارستان! بنویسند و آن قدر بگویند! که این کلمه(هزارستان و هزارهها) به مرور زمان شهرت همانند شهرت کلمه هزارهجات را پیدا کند، آن زمان بدون این که حساسیتی به وجود بیاید، خود بخود و نخواسته هزارهجات به هزارستان تبدیل میشود. دیگر نیاز به این قدر هیاهو ندارد، همانطوری که دیگران کلمه هزاره را قبول نداشتند؛ ولی این کلمه آنقدر تکرار شد که در سازمانهای بینالمللی و حقوق بشر و ... جای باز کرد و متعصبین کوردل تیرشان به سنگ خورد و حیله دیگر را در پیش گرفتند که هزارهها وشیعهها در افغانستان 10/...، 20/.. را تشکیل میدهند. پلان دیگر را روی دستگرفتند؛ تا توسط آن، سادات بزرگوار را از پیکرهی هزارهها جدا کنند و تا جای موفق هم شدند، عدهای جهالی از دو طرف را به جانهم انداختند و شکاف عمیقی میان آنان به وجود آوردند. من به این باور هستم، چنان که منتقد مقاله(مقاله شریعتی) گفتند؛ کلمه هزارهجات چه در داخل افغانستان و چه در میان سازمانهای بینالمللی و کشورهای جهان، مناطق هزارهها، به نام هزارهجات شهرت یافته است. درست است، خواسته و یا نخواسته شهرت این چنینی پیدا کرده است و الا عدهای از ابتدا نمیخواسته نام هزاره و هزارهجات و هزارهها به زبان برده شود؛ به قول عدهای که اصلا این قوم، مردم بومی این کشور نیستند، در حالی که تاریخ نشان میدهد که یکی از اقوام اصیل و بومی در این کشور، هزارهها بودند، در این کسی تردید ندارند. عبدالرحمان و قبل از وی افراد فاشستی بودند که میخواستند هزارهها را از افغانستان بیرون کنند و تقریبا شصت در صد مردم ما را به بهانههای مختلف قتلعام کردند و بسیاری را آوارهای دیار غربت نمودند. به عنوان نمونه، هزارههای کویته پاکستان، و خاوریهای مشهد و فریمان و تیبات و ... از آوارگان این دوره هستند و عدهای که در آن دیار ماندند، در کوهها و درهها پناه بردند. اگر نگاهی به کتابهای تاریخی بیاندازید و یا به جاهای مختلف آن کشور رفته باشید، میبینید بسیاری از مناطق پشتونشین فعلی از جمله اطراف قندهار، ناوهکلان، کریزک، خاکریز و ... ولایت گردیز که گردریز بوده، و بسیاری از این قبیل نامهای هزارگی آن هنوز باقی است و این مناطق از مردم هزاره بودند که به زور از این مردم گرفته شده است. حال چرا هزارجات نه ؟ و هزارستان بلی ؟استدلال نویستنده مقاله این بود که چون عربها، جمع مونث را به (الف و ات) بسته میکنند و یا کلمه که (هـ) داشته باشد، به میان انداختنی یک(ج) (ات) جمع بسته میکردند و یا برای اشیاء به (ات)جمع میبندند؛ لذا عدهای آمدهاند، هزاره که اسم افراد است ؛ نیز به (ات) جمع بسته کردهاند و این درست نیست.!! دوست بزرگوار! خلط صورت گرفته است. هزارهجات محل زندگی هزارهها و از اشیاء است و اگر به (جات) جمع بسته شود چه اشکالی پیش میآید؟ نه این که هزاره و افراد آن را به (جات) جمع بسته کرده باشند. دیگر نگو هزارهها را مانند سبزیجات و میوهجات و... جمع بستهاند.!!! بلکه محل آنان را با «جات» جمع میبندند؛ این قیاس غلط است. در میوهجات و ... خود میوه را جمع بستهاند؛ ولی در هزارهجات محل و مکان مردم هزاره را جمع بستهاند این اشکالی ندارد. دوم، این که آمدی کلمه هزاره را اول «آزره» تلفظ کردی بعد گفتی باید جمعش هزارستان بسته شود!! از کجا میگویی؟ در حال که آزره تلفظ محلی است نه تلفظ فصیح، تا شما بیایید از آن هزارستان درست کنید! از هیچ زبان شناس هم نقل قول نکردی تا استشهاد شما درست باشد. بلکه هر لفظی که وارد جامعه بشود، در مرور زمان ساییدگی در آن الفاظ به وجود میآید و تخفیف میخورد؛ مثل کلمه آزره که اول هزاره بود، در محل رفته، تخفیف خورده شده آزره!!! به نظر میرسد، تودهای از مردم ما، پس از تحمل هزاران بدبختی و آوارگی، در کشورهای پیشرفته دم چاق کرده و دو کلاس سواد یادگرفتهاند، احساس میکنند دانشمند صاحب نامی شدهاند و نفسشان از جای گرم بلند میشوند، عدهای به نام هزارهپارت و به نام اللهیاری (آخوند درباری و آمریکایی)، تعدادی از هزارههای داخل افغانستان را که با تحمل توهینها و تحقیرها و تثبیت هویت خویش و تثیبت شیعه به عنوان مذهب رسمی این کشور درد کشیده، شناساندهاند؛ دوباره سنگ پلخو درست کرده و با سرنوشت نامعلوم گرفتار ننمایید. میدانید که توان منیت، و عشقبازیهای شما را هزارههای داخل کشور با جان، مال و ناموسشان پرداخت مینمایند؟ میدانید هزاران مسافر در مسیر راه مفقود الاثر شده است؟ میدانید که بسیاری از عروس و دامادها در مسیر راه تیر باران شدهاند؟ علت و علل این عوامل چیست؟ و کیست؟ بیایید خود را قوی، فنی، متخصص، و کارآزموده نمایید که سرتان به تن تان بیارزد، آن زمان شاید با همین کلمه هزارجات افتخار جهانی پیدا کنید و توهین آن، تبدیل به تحسین شود. شما اگر هزاره هستید که من شک دارم! قبل از این که شعار بدهید، عمل کنید و از دردهای مردمی که در داخل زندگی میکنند؛ آگاهی یابید و شرایط اینان را در نظر بگیرید. کلمه هزارستان که شما در نظر دارید، باید در مرور زمان جا باز کند و الا حساسیت بدی را بدنبال خواهد داشت، در حالی که هیچ باری مثبت ندارد.
برچسبها: [ سه شنبه 93/5/21 ] [ 9:28 عصر ] [ کریمی ]
|
بازدید امروز :10 بازدید دیروز :8 کل بازدید :78395 )http://golaviz.ir/?p=11 گل آویز |
|
[ طراحی : کریمی ] [ Weblog Themes By : arimi ] |